فدایی داری مامانی
سلام گل قشنگم فدات شم بعد مدتها آمدم برات بنویسم از پیشرفتای یک دونه مامان
اول اینکه : کلکسیونی از حیوونا داری که همه شونو اگر ما بگیم بیار می شناسی و برامون میاری
- آتش ، میگی آآتیش
- به خرگوش میگی : اردوش
به شیشه می گی : شیش
به نیست می گی ، نیس
به آب می گی آبه
می گی هاپو ، مامانی ، بابایی ، عمه ، عمو ، نی نی
وسایل شخصی و غیر شخصی تومی شناسی و احساس مالکیت می کنی
وقتی بابایی می پرسه ساعت چنده انگشت شصت و اشاره تو نشون میدی می گی 2
14 تا دندون بالفعل و 16 تا دندون بالقوه داری
وقتی آهنگ غمگین تو تلوزیون میخونه یا دعا پخش می شه دستای نازتو به سمت آسمون دراز می کنی فدای دستات و و قتی آهنگ شاد به قول ما خودتو تاب میدی
و قتی یک کار خوب می کنی و یا یک کار از نظر خودت خارق العاده دست می زنی و خودتو تشویق می کنی
حسین حسین هم که دیگه کاریه که تقریبا مدت زیادیه که انجام میدی
مدت سه ماهه که مامانی میره سرکارو عشقشو با مامان بزرگ تنها میذاره ( فدای مهربونی های مامان بزرگ )